این هم نشان ما!


طفلی به نام ِ شادی، دیری ست گم شده ست

با چشم های روشنِ براق

با گیسویی بلند، بتِ بالای آرزو

هر کس از او نشانی دارد

ما را کند خبر

این هم نشانِ ما:

یک سو خلیجِ فارس

سوی دگر، خزر...!

شفیعی_کدکنی

رازک ..) ۵ نظر ۴

خوش خواب!

بهار واقعا فصل عجیبیه!!! ناهار میخوری دوست داری بخوابی، میشینی دوست 

داری بخوابی، پامیشی قدم بزنی دوست داری بخوابی، درس میخونی دوست داری

 بخوابی، حتی تو خوابم باز دوست داری بگیری بخوابی...


رازک ..) ۴ نظر ۳

تا بسازیم خونمونو دوباره!


سیل غارتگر اومد 

از تو رودخونه گذشت

پل‌ها رو شکست و برد 

زد و از خونه گذشت

دست غارتگر سیل 

خونه رو ویرونه کرد

پدر پیـــرم رو کشت

مادر رو دیـــوونه کرد

حالا "من" موندم و این ویرونه‌ها...

رازک ..) ۱ نظر ۱

رنج ها


رنج را دوست ندارم، هرگز دوست نخواهم داشت، اما باید قبول کنم که آموزگار خوبی است. ‏

(📕 دیوانه وار)

رازک ..) ۲ نظر ۲

مبعوث شو!

همه ی ما مبعوث شدگانیم ...

مبعثی با رسالتِ احیایِ انسانیت !

انسانیتی که این روزها ؛

به پایِ دیوِ طمع ؛

قربانی اش می کنند !

از جهلِ دَقیانوس ؛

تا ملکوتِ اندیشه راهی شو ،

ببین ؛

ما اشتباه رفته ایم ...

این سکوتِ مقدسِ حرا نبود ،

ما در تاریکیِ جهالتمان خوابیده ایم !

در کهفی ناگزیر ؛

که پیامبری نداشت .

ما در خفقانِ اندیشه آرام گرفته ایم ...

از آخرین نفس هایِ انسانیت ؛

چیزِ زیادی نمانده

مبعوث شو !


نرگس صرافیان

رازک ..) ۲ نظر ۳

بشنویم

#تجربه جالب و به یادماندنی همکاری با رادیو بلاگی ها




رازک ..) ۲ نظر ۳

جدول ضرب

مثل عدد یک توی جدول ضرب باش


1*2=2

1*3=3

1*4= 4

.

.

.

.

.

.

.

1*1000=1000

به هیچکس بیشتر از ارزشش بها نده

رازک ..) ۳ نظر ۴

برگی از ملت عشق


قاعده بیست و یکم:

"به هر کدام ما صفاتی جداگانه عطا شده است. اگر خدا می خواست همه عینا مثل هم باشند، بدون شک همه را مثل هم می آفرید. محترم نشمردن اختلاف ها و تحمیل عقاید صحیح خود به دیگران بی احترامی است به نظام مقدس خدا."


به سختی گفتم: 

- حرف هایت قشنگ است، اما من به همه چیز شک دارم، حتی به خدا.

شمس تبریزی لبخند زد: 

- شک کردن چیز بدی نیست. اگر شک بکنی، یعنی اینکه زنده ای. در جستجویی.

رازک ..) ۲ نظر ۵

ادبیاتم...




من ادبیاتم تعریفی نداشت

اما به خوبی "ماندن" را به پای تو صرف کردم

به پای تویی که فاعل تمام "رفتن" ها بودی

پارادوکس را از سردی آغوشت فهمیدم

من ادبیاتم تعریفی نداشت

فکر می کردم چشمانت با دلم مراعات دارد؛ یک مراعات بی نظیر

گمان می کردم حال و هوای دل هایمان با یکدیگر قرابت دارند

اما...

من ادبیاتم تعریفی نداشت

نمی دانستم حرف دل را که کنار هم بنشانی واژه ای به دست می آید که تضاد می آورد

رازک ..) ۶ نظر ۳

ساختن


همه به شما می گویند:

"سال خوبی داشته باشید."

ولی من به شما می گویم: "سال خوبی را برای خودتان خلق کنید"

به فکر آمدن روزهای خوب نباشید!

آنها نخواهند آمد

به فکر ساختن باشید

روزهای خوب را باید ساخت

آرزو می کنم 

بهترین معمار سال جدید باشید.

رازک ..) ۱ نظر ۳
ساده که باشی

آدم ها خیلی زود دوستت می شوند

و تو خیلی دیـــــر می فهمی

دشمنت بودند
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان