ادبیاتم...




من ادبیاتم تعریفی نداشت

اما به خوبی "ماندن" را به پای تو صرف کردم

به پای تویی که فاعل تمام "رفتن" ها بودی

پارادوکس را از سردی آغوشت فهمیدم

من ادبیاتم تعریفی نداشت

فکر می کردم چشمانت با دلم مراعات دارد؛ یک مراعات بی نظیر

گمان می کردم حال و هوای دل هایمان با یکدیگر قرابت دارند

اما...

من ادبیاتم تعریفی نداشت

نمی دانستم حرف دل را که کنار هم بنشانی واژه ای به دست می آید که تضاد می آورد

گمان می کردم در میانِ انبوه داستان های کوتاه عاشقانه؛ داستانِ عشق من و تو می تواند طولانی ترین رمان در تاریخ ادبیات باشد

آنقدر طولانی که دیگر نویسنده ای برای تلمیح سراغ نام لیلی و مجنون نرود 

من ادبیاتم تعریفی نداشت

آن روز که نام کوچکت را تصاحب کردم و صدایت زدم

می خواستم بگویم من همان فعلی شده ام که شناسه آن تویی و بدون تو هیچ معنا و مفهومی ندارم

صدایت کردم بی آنکه بدانم منادای من شده ای

بی آنکه بدانم منادا همان جمله کاملی است که به هیچ فعلی نیاز ندارد

من ادبیاتم تعریفی نداشت

شب و روز برای چشمانت غزل می سرودم

بی آنکه بدانم در ادبیات، غزل هزار بیتی تعریف نشده

سحرگاهان با دهخدا به مشورت می نشستم تا واژه ای هم وزن زیبایی ات پیدا کنم

بی آنکه بدانم آن واژه ها را دهخدا روی سیگاری نوشته و دود کرده

من ادبیاتم تعریفی نداشت

نتوانستم ناله های دل پریشانم را طوری کنار هم بنشانم که گام هایت هوس رفتن به سرشان نزند

نتوانستم سادگی ام را پشت آرایه های مختلف پنهان کنم تا در چشمانت زیبا باشد

من ادبیاتم تعریفی نداشت

وگرنه امروز با "تو" یک "ما" ساخته بودم که هیچ "او"یی قادر به جدا کردنمان نبود

مرا ببخش جان دلم!

من ادبیاتم تعریفی نداشت ..


🖋فواد فرقانی

رازک ..) ۳
همنام مادر سادات
خیلیییییی قشنگ بود :):

گفتم که همین عشق نجاتم دهد،اما
حالا چه کسی می دهد از عشق نجاتم؟

حضور شما هم اینجا قشنگه😍😍


به به عجب بیتی🤗😍😍

تصمیم دارم وویس این متن رو ضبط کنم و بگذارم تو همین پست؛ دوست داشتی گوش بده😊

همنام مادر سادات
ممنونم عزیز دلم

خودم که عاشق این بیتم

وای چقدر عالی
حتما عزیزم،با کمال میل و خیلی هم مشتاقانه منتظرم که بذاری و گوش بدم

یا علی

😊🌷


علی یارت😊

همنام مادر سادات
ای وای عالی بود رازکِ مهربون
اما صدات عااااالی ترررررررررره و خیلی به دل میشینه،خیلی هم احساسی خوندی...نزدیک بود اشکم در بیادا گل دختر😻

یاد این شعر افتادم که شاعرش آقا  علی اکبر قلیچِ
در دینِ من جدا شدن از تو حلال بود
ای وای از این حلال که ما را هلاک کرد



مررررسی عزیزم😍😍

آخی ؛ گریه نکردی که خدای نکرده؟😋😁😁

چقدر شعر بلدی ؛ شعرای قشنگ قشنگ! حسودیم شد 😄😄

اسمت فاطمه اس؟

همنام مادر سادات
بوس به کَلَه ت😍💙
ن فقط اشک تو چشام جمع شد،نریخت پایین😂😂

من عاشق شعرم خیلیییی دوس دارم با اینکه ادبیاتم هیچ وقت خوب نبوده 😹 اما شعر رو خیلی دوس دارم

آره عزیزم اسمم فاطمه ست😄
من همون همنام مادر سادات تو خانواده برترم اگه بشناسیم😐
تو هم اسمِ اصلیت رازکِ؟😍

😂😂 چرا خب اشکت نریخت پایین؟! چرا هر کی صدای منو میشنوه فقط اشکاش جمع میشه ؟ خب بزارین بریزه بابا عه😂😂😂

من با اینکه رشتم ادبیات بوده ولی شعر دوست نداشتم هیچ وقت... کم کم دارم علاقه مند میشم😃😃😃

آره شناختمت😉 میبینم نظراتتو😋
نه رازک نیست... ولی میخام رازک بمونم😊 قبلا اسمم چیز دیگه ای بود تو خانواده برتر.... عوضش کردم😁😎
نپرس چون میخوام مرموز بمونم😆

همنام مادر سادات
این شعر هم تقدیم به رازک خوشگلم😍

بی سبب نیست که در قلب همه جا داری
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری😊💙

وایییی میسی😘😘☺

خیلی قچنگه 😍 ممنون که هستی ... همیشه باش عزیزم😙😙😙

همنام مادر سادات
ن خودم مقاومت کردم که نریزه😂
آخه میدونی چیه! من خیلیییی احساساتیم،با هر چیزی اشکم می ریزه...ی داداش کوچیکتر از خودم دارم همیشه وقتی ببینه که من احساساتی شدم میگه اوه اوه اینو ببین باز گریه کرد😂😂 کلا معروفم تو خونواده به احساساتی بودنم😐

ععع😂برعکس منی پس...من از ادبیات فقط شعراشو دوس دارم :/ البته اونم ن هر شعری چون نمیتونم هر شعری رو درک کنم😐

ععع  حالا من ی مدتی تصمیم گرفتم نباشم تو خانواده ی برتر بخاطر کنکورم
کنکورم رو که دادم میام همه رو زخمی میکنم😹😂

چشم عزیزم همیشه هستم😻💙 فقط ی مدتی رو بخاطر کنکور مجبورم نباشم،نظام قدیمم و فقط همین امسال رو فرصت دارم
واسم دعا کن رازکِ مرموزِ گوگولی مگولی که با دست پر برگردم😍

آخی😊😊 من کم پیش میاد اشکم درآد ولی اگه دربیاد چند روز طول میکشه تا برگردم به حالت عادی

آفرین به خاطر درست و آینده ات با خودتم تعارف نداشته باش...و به نظرم ۱۰۰ درصد موبایل رو بزار کنار ... تا انشالله به خواسته ات برسی🤗
حتما دعات میکنم گلم😘

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
ساده که باشی

آدم ها خیلی زود دوستت می شوند

و تو خیلی دیـــــر می فهمی

دشمنت بودند
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان