زندگی

 

زندگی حد فاصل بین B و D است
(‌تولد : birth  و  مرگ : death )
ولی بین B و D یک حرف دیگر یعنی C هم هست !
( انتخاب : choice )
انتخاب‌های ما مهمترین بخش زندگی ماست !
انتخاب همسر
انتخاب دوست
انتخاب مهاجرت 
انتخاب کمک کردن به همنوع
انتخاب شغل و....

درست انتخاب کنیم

پ.ن: آزادی ات را پس بگیر!
از تمام مسموم کنندگانی که شادی و لذت را
در زمین کشته اند!
از جامعه
از خانواده
از سیاسیون
از مذهبیون و ...
آزادیت را برای زندگی و عشق ورزیدن
پس بگیر
آنگاه کل زندگی ات نیایش خواهد شد

#اوشو

رازک ..) ۲ نظر ۱

السلام_علیک_یا_علی_اکبر

 

رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان
رأفت برند حالت آن داغدیده را

یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا
وآن یک ز چهره پاک کند اشک دیده را

آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند
تا تقویت شود دل محنت کشیده را

یک چند دعوتش به گل و بوستان کنند
تا برکنندش از دل، خار خلیده را

القصه هرکس به طریقی ز روی مهر
تسکین دهد مصیبت بر وی رسیده را

آیا که داد تسلیت خاطر حسین؟
چون دید نعش اکبر در خون تپیده را؟

آیا که غم‌گساری و اندُه‌بری نمود
لیلای داغدیدۀ محنت‌کشیده را

بعد از پسر دل پدر آماج تیغ شد
آتش زدند لانۀ مرغ پریده را

#ایرج_میرزا

رازک ..) ۴ نظر ۱

مراجع تقلید ایرانی، لبنانی


در مرکز اسلامی شیعیان نیویورک دیدمش. چند ماه قبل. نامش رضا، ملقب به حاج رضا بود. مردی تقریبا شصت ساله. با ریش سفیدی که می‌شد تارهای سیاهش را شمرد و سری تقریبا بدون مو مثل اغلب پدرهای وطنی در این سن و سال.
سر صحبتمان باز شد. او شروع کرد. گمانم این هم از نتایج معاشرت در این دیار است که مثل سابق، این، من نیستم که آغازگر اختلاطم.

کمی کنکاشم کرد و مختصرْ داستان زندگی ام را که شنید، با اشاره به تحصیلات مشابه دخترش در رشته حقوق بحث را ادامه داد. گفت: «دخترم دیگر حجاب نمی‌گذارد. چون در اغلب مصاحبه‌های شغلیِ شرکت‌های خصوصی رد می‌شد. مشاغل دولتی و دانشگاهی هم که حقوقشان بخور و‌ نمیر است. پس مجبور شد مرجع تقلیدش را عوض کند. یک امام لبنانی! لبنانی ها جهان دیده‌ترند. کشورشان تک دینی نیست. معنی عسر و حرج را هم بیشتر درک می‌کنند و البته مقتضیات زمان و مکان را. همین شد که با استفتا از مرجع تقلید جدیدش روسری را از سر برداشت و در اولین مصاحبه‌ی شغلی بعدی، پذیرفته شد. بماند که دیگر سنگینی نگاه آدم‌ها -که بواسطه حجابی که اینجا «لباس شهرت» است- را هم تحمل نمی‌کند.

در مقابلِ سخنش،

رازک ..) ۳ نظر ۱

قدر

دلم التماس دعا می‌خواهد...
از همان التماس دعاهایی که آدمیزاد،
یک‌وقت‌هایی دلش را به دریا میزند! 
و به خلق الله رو می‌اندازد که برایش دعا کنند...!
آنوقت با همه وجودت
دلت را به زمزمه‌ی خدایا گفتنِ خلق‌الله خوش می‌کنی!
که اگر صدای تو به عرش نرسید!
لااقل یکی از همین خلق‌الله صدایش انقدر رسا است
که عرشیان و فرشیان از «خدایا گفتنش»
«خدایا بگویند..»
.
وقتی می‌گویم برایم دعا کن
یعنی کم آورده‌ام!

دعایم کن.... 

رازک ..) ۲ نظر ۱

رمضان فقط نخورید و نیاشامید...

 در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و‌ گفت: سلام استاد آیا منو می‌شناسید؟

استادبازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط می‌دانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.داماد ضمن معرفی خود گفت: چطور؟ مگرمیشودمرا فراموش کرده باشید؟!یادتان هست سال‌ها قبل ساعت گران قیمت یکی از بچه‌ها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانش‌آموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را دزدیده بودم... 

رازک ..) ۴ نظر ۱

خدایی هست

 

 

رازک ..) ۱ نظر ۴

زلال باش

 

پرسید ...چطور ، بهتر زندگی کنم ؟
گفت : گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،
با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،
وبدون ترس برای آینده آماده شو .
ایمان را نگهدار وترس را به گوشه ای انداز .
شک هایت را باور نکن ، وهیچگاه به باورهایت شک نکن .
زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی
کوچک باش و عاشق ... که عشق ، خود میداند آئین بزرگ کردنت را ..
بگذار عشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .
و زلال باش ... ،‌ زلال باش .... ،
فرقی نمیکند که گودال کوچک آبی باشی ، یا دریای بیکران ،
زلال که باشی ، آسمان در توست.🥰🥰
‌ ‌‌

رازک ..) ۲ نظر ۲

سال 99

 

به امید نوروز، روزهای زیادی را از سر گذرانده ایم.
امید باد که روزهای نو، زمین نفسی تازه کند و ارمغانش برای ما خیر و سلامتی باشد.
سال نو مبارک...

رازک ..) ۳ نظر ۳

خداروشکر، سلامتی...

"هیچى سلامتى "!

این همون جمله ى کوتاهیه که تا همین دو سه هفته قبل، در جوابِ "چه خبر" خیلى راحت به زبون میاوردیمش، اما حالا شاید متوجه شده باشیم که سلامتى واقعاااا "مهم ترین چیزه"!

شاید حالا متوجه شده باشیم که همون دور زدنِ ساده تو ماشین با رفیقمون خیلى خوب بود و قدرشو ندونستیم. 
همون قهوه اى که تو کافه بى خیالِ دنیا، سفارش میدادیم خیلى میچسبید 
همون پیتزایى که یهویى هوس میکردیم و با یه تلفن میاوردن دمِ خونه خیلى حال میداد.
همون چرخ زدنِ الکى تو پاساژ و خیابون، نعمتِ بزرگى بود.

شاید اگه از دلِ این بحران خوب و خوش بیرون بیایم،
دیگه وقتى که حوصلمون سر رفته، نگیم: اى بابا اینم شد زندگى؟!
یا سرِ یه ناراحتىِ کوچیک به این دنیا بد و بیراه نگیم 

شاید اگه این روزاى سخت بخیر بگذره، از این به بعد تو جوابِ چه خبر؟ بگیم: "خداروشکر، سلامتى"❤️

 

رازک ..) ۵ نظر ۲

افسوس..

 

 

 

عمری دگر بباید بعد از وفات ما را.... 

رازک ..) ۱ نظر ۲
۱ ۲ ۳ . . . ۷ ۸ ۹
بعدی
ساده که باشی

آدم ها خیلی زود دوستت می شوند

و تو خیلی دیـــــر می فهمی

دشمنت بودند
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان